قسمت اول را از اینجا بخوانید.
قسمت دوم:
سعید: مساله این نیست که ساختارهای درونی یک اثر هنری چیست چون این ساختارها ممکن است به مرور زمان عوض شوند. مثلن در دورانی بگوییم این ویژگی های ساختاری منتج به اثر هنری است و در دورانی دیگر آن ویژگیها. این ها موضوع سبک (Style) است یعنی اساساً درون اثر، هر چیزی هست سبک است. فهم همان (Understanding) است که در آلمانی واژه ای دارد (Verstehen) و با سبک فرق می کند.
جعفر: من اینطور فهمیدم این که کسی به شیوهی خاصی مینویسد و سعی میکند ساختار خاصی را رعایت بکند این را میگوییم سبک. یعنی روش خاصی که قابل تدریس باشد، مثلن دادائیسم و اکسپرسیونیسم قابل تدریس نیست اما کوبیسم هست.
پیمان: حالا طبق صحبت های قبلی سعید به اینجا رسیدیم که فرق یک اثر یا بهتر بگوییم پدیده ی هنری با غیر هنری در فهم آن هاست و این که کدام جنبه و وجه در اجتماعی که دارد به آن نگاه می کند مورد توجه است. خواندن ادامه مطلب …
مطلب ذیل سلسله گفتگوهایی است برای پیدا کردن دید وسیع تر نسبت به هنر و آثار هنری با محوریت پدیدار شناسی توسط جناب سعید جهانیان. مباحث به صورت ساده و بدون اِطناب و شاخه های اضافی است و دیگر این که بعضی آرا و نظرات اساتید برای اولین بار در ایران در این مبحث ارائه و منتشر شده است. به امید این که مفید باشد.
سعید: میخواهم در این بحث بگویم چگونه معیاری پویا برای تمایز اثر هنری از غیر هنری میتوان داشت؟ چطور یک آفتابه موقعی آفتابه است و موقعی اثر هنری. چه چیزی در اینجا تاثیر دارد؟ مساله این است که نگاه پدیدار شناسانه (کاری با نگاه و جزئیات ساختاری ندارم و نمیگویم چون این اثر این ویژگیها را دارد هنری است و همچنین کاری ندارم با اینکه این اثر از کجا آمده و چگونه) چیست.
جعفر:در بحث قبلی من نگاه تاریخی نداشتم. می خواستم بگویم درهر دورهای برخورد مردم با ادبیات چگونه بوده و چگونه از آن استفاده میکردند، این را یک دستهبندی میدانم.
سعید: وقتی نگاهمان این است که چگونه چیزی فعلیت پیدا کرده اساسن نگاهمان تاریخی است . یعنی وقتی که بر اساس اتفاقاتی که افتاده داری حرف میزنی و نتایجی که از آن حاصل شده، تاریخی نگاه میکنی. حالا میخواهم پدیدار شناسانه حرف بزنم . یک چیز – یک پدیده اولین بحثی که در مورد آن پیش می آید فهم آن است. حالا ما میخواهیم بدانیم چه جور فهمی باعث میشود ما پدیدهای را هنری و پدیدهای را غیر هنری بدانیم. یعنی پدیده به خودی خود پدیده نیست. پدیده در پدیدارشناسی موقعی پدیده است که مورد فهم قرار گرفته باشد و اگر مورد فهم قرار نگرفته باشد یک چیز و یا یک شیء است. اما فهم، نظرات مختلفی در بارهاش هست، فیلسوفانی مانند ادموند هوسرل میگویند فهم زمانی اتفاق میافتد که تو وقتی میروی چیزی را بفمهی تمام آن پیش فرضها و برداشتهای قبلی خود را بگذاری کنار و اجازه بدهی آن پدیده آن طوری که هست خودش را در فهم تو نشان بدهد.
جعفر : دگرگونگی؟ خواندن ادامه مطلب …