گناه ناکرده بادکنک صورتی آدامس در صورتم ترکید گلهای همیشه بهار کوچک و آرام یک فصل میشناسند روی مانتوی تو «به فرشته» الان که نیستی مگر چه اتفاقی افتاده؟ جز روییدن بهار و اینکه اشکی نریختهای حالا میدانم بر نمیگردی
به مناسبت روز جهانی هایکو

گناه ناکرده بادکنک صورتی آدامس در صورتم ترکید گلهای همیشه بهار کوچک و آرام یک فصل میشناسند روی مانتوی تو «به فرشته» الان که نیستی مگر چه اتفاقی افتاده؟ جز روییدن بهار و اینکه اشکی نریختهای حالا میدانم بر نمیگردی
مدتهاست به این سوال بر میخورم. از وجوب خواندن کتاب غیر صوتی که بگذریم سالهای متمادی است با این مساله درگیرم که تا چه زمان قرار است ناخواندهها اینقدر زیاد بماند؟ وقتی به گودریدز* سر میزنم و زمانی که از
مجید ارونقی گرافیست و طراحی خوش ذوقی است که اگر بشناسیدش همیشه سودای کار کردن با او را خواهید داشت. سایت های خوبی مثل واجک و درگرافیک دارد و طراح نقشهای روی لباس وانیل است. و صد البته که
ابتدا قسمت اول و دوم را بخوانید. . قسمت سوم: سعید: حالا معتقدم با توجه به چیزهایی که گفته شد راه باز می شود برای نقد کردن. یعنی هر گونه آفرینشی اگر ازین مسیر حرکت نکند ناموفق است و می
قسمت اول را از اینجا بخوانید. قسمت دوم: سعید: مساله این نیست که ساختارهای درونی یک اثر هنری چیست چون این ساختارها ممکن است به مرور زمان عوض شوند. مثلن در دورانی بگوییم این ویژگی های ساختاری منتج به اثر
ماندهام پای ایستگاه دیگری. دلم نمیخواهد جایی بروم. دلم نمیخواهد اینجا هم بمانم . دلم میخواهد پرتاب شوم از این قبر به یک دشت وسیع سبز. به رشت حتی! اینجا صدای نفسهایم را نمیشنوم. آن طرفتر هم؛ باران سخت و
مطلب ذیل سلسله گفتگوهایی است برای پیدا کردن دید وسیع تر نسبت به هنر و آثار هنری با محوریت پدیدار شناسی توسط جناب سعید جهانیان. مباحث به صورت ساده و بدون اِطناب و شاخه های اضافی است و دیگر این که بعضی