چند سالی است که بحث افزایش جمعیت در ایران مطرح شده. بحثی که جدای از اوضاع سیاسی چند سال اخیر و خبرهای عجیب آن قابل تامل بود. بستههای تشویقی برای بالا بردن زاد و ولد، امکاناتِ به ظاهر رفاهی برای مادران و فرزندان، حذف سیاستهای پیشگیری و کم کردن واردات کالاهایی از این دست در دستور کار دولتمردان قرار گرفت. اما مسالهای برای من بی پاسخ ماند؛ چرا برای افزایش جمعیت فقط از چنین راهکارهایی استفاده شد؟ چرا حذف درس تنظیم خانواده انجام گرفت؟ چرا یک میلیون تومان هدیه به کودکان تعلق گرفت؟ و اساسن چرا از این زاویه به مساله پرداختند؟
جدا از پاسخ این سوالات و اینکه افزایش جمعیت خوب است یا بد و این که الآن وضعیت فرق کرده چند راهکار ساده برای افزایش جمعیت دارم:
یک: بالا بردن سطح بهداشت عمومی – دقت کنید که سطح بهداشت عمومی و نه سطح سلامت! مرگ و میر در اثر نبودن بهداشت عمومی در ایران جدی است. مردم شهرهای غیر از تهران تقریبن آب سالم شرب ندارند مگر رودخانه یا چشمهای در اطرافشان باشد. داستان مصرف آب کولرهای گازی را در بندرعباس خاطرتان هست؟ اگر گذرتان به جنوب خورد حتمن سری به آب فروشیها بزنید خصوصن در سیستان. سلامت عمومی جامعه به خیلی چیزهای دیگری هم بستگی دارد. مثلن هوای پاک. فکر نکنید فقط تهران آلوده است. روستاهای زیادی در کشور هستند که به خاطر حضور کارخانهها در مجاورتشان نفسِ راحت کشیدن آرزویی است. شما در بندر امام در کنار ماهشهر بوی آمونیاک در هوا را متوجه میشوید یا در عسلویه به علت حضور شرکتهای نفتی آلودگی هوا بسیار زیاد است و مردم آن جا به بیماریهای تنفسی زیادی مبتلا هستند. داستان ریزگردها بماند. داستان رودخانهها و فاضلابها بماند. داستان موشها و دفع زبالهها بماند. و مسلم است که در این موارد آماری دقیق و رسمی پیدا نخواهید کرد.
دو: بالابردن سطح سلامت جامعه – بعد از مورد اول، بهتر است بخواهیم مردم سالمتر زندگی کنند و عمر بیشتری کنند تا تعداد بیشتری عمر کمتری کنند. وضعیت بیمهها، بیمارستانها و خدمات درمانی را در نظر بیاورید. خدا نکند گذارتان به بیمارستانی دولتی بیفتد که مرگ را به بیماری ترجیح میدهید. وضعیت دارو را از نزدیک دیدهاید؟ در داروخانه سیزده آبان تهران فردی را دیدم که با شنیدن مبلغ ششصد هزار تومان برای دارو گفت فقط یک قلم را میخواهد و بعد از شنیدن مبلغ صد و پنجاه هزار تومان برای یک قلم، دستی بر سر زد و رفت. همه گیر شدن سرطانها، ام اس و آلزایمر بماند. اثر پارازیتهای ماهوارهای را بر جنینها و سلامت عمومی، شخصن بررسی نکردهام اما میدانم گزارشهایی حتی در مجلس شورای اسلامی وجود داشته است.
برای تاثیر برنامههای سلامت بر طول عمر و افزایش جمعیت کافیست برنامه واکسیناسیون و قبل از آن را نگاهی بیندازید.
سه: واردات و تولید استاندارد – کالاهای بی کیفیت چینی از خودرو گرفته تا اسباب بازی سالانه تلفات انسانی دارد. اینها چیزهایی است که ما از کالاهای بیکیفیت میدانیم. آنهایی که نمیدانیم بماند. ای کاش حداقل تولیدات خودمان با استانداردهای بالا تهیه میشد. یک نمونهاش مسکن که سالی نیست در آن ساختمانی ریزش نکند. یا همین بنزین و پایین بودن کیفیتش. یا مثلن بخاریهای نفتی وگازی.
چهار: بهبود وضعیت راهها و خودروها – آمار از دست رفتگان در اثر تصادفات فاجعه است. همین یک عامل میتواند سالانه جمعیت کشور را در حد قابل توجهی بالا ببرد! گذشته از اینکه شاخص ایمنی در تمام جهات میتواند جمعیت کشور را افزایش دهد.
پنج: دعوت از ایرانیان مقیم خارج – برخی آمار میگویند حدود ۵ تا شش میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند. اگر شرایط برای سرمایهگذاری، رفاه اجتماعی، تحصیل و کار برایشان فراهم باشد چرا برنگردند و اینجا نمانند.
شش: جلوگیری از مهاجرت بی رویه – خدا میداند به همین جمعیت مقیم خارج از ایران چقدر اضافه میشود. کار، تحصیل و رفاه اجتماعی از بزرگترین عوامل مهاجرت هستند. اگر زمینه در همین کشور برای جوانها مهیا شود آیا کسی هست که ماندن در خانهی همسایه را به خانهی خودش ترجیح دهد؟
هفت: کنترل مواد مخدر – به قول آقای فامیل دور در کلاه قرمزی من دیگه حرفی برای گفتن ندارم! موضوع کاملن مشخص و آمار مرگ و میر در اثر اعتیاد واضح است. حتی آمار مرگ و میر سیگاریها هم مشخص و واضح است. گرچه نوشیدنی های الکلی در این طبقه نیستند اما بیاد آورید از تلفات سال پیش در شهرهای مختلف.
هشت: افزایش امید به زندگی و سایر عوامل نشاط – اگر رفاه اجتماعی و نشاط، امید ما را به زندگی افزایش دهد، مفیدتر و بیشتر کار و زندگی میکنیم. جامعهی شادتر با امید به زندگی بهتر و آیندهای روشن، فرزند آوری استاندارد هم خواهد داشت. یا حداقل انگیزههای ازدواج و داشتن فرزند را افزایش خواهد داد.
نه: آموزش تنظیم خانواده – تنظیم خانواده فقط برای جلوگیری از بارداری ناخواسته نیست. بخشی از آن برای این مقصد و بخشی دیگر به سلامت روابط اشاره میکند. اشاره به پیشگیری از ابتلا به بیماریهای کشندهای چون ایدز و هپاتیت و به عبارتی پرهیز از روابط پر خطر. حتی کارشناسانی اعتقاد دارند این آموزش بایست از دوران دبیرستان آغاز شود.
ده: افزایش نیروی کار ماهر – اگر نیروهای بیکار و کارگران ساده کشور ماهر شوند مجبوریم برای پر کردنِ خلاء کارگر ساده نیروی کار وارد کنیم. و این جمعیت را بالا میبرد. مثل تمام کشورهای مهاجرپذیر.
یازده: افزایش سرعت اینترنت و رفع فیلترینگ (!) – باور نمیکنید اما همین یک عامل نقش به سزایی دارد. ازدواجهای فراوان از اینترنت دیده و شنیدهام. ضمن اینکه اگر سرعت بالا بود دیگر برای دیدن ینگه دنیا و دانلود پر سرعت وسوسه نمیشدیم ازین دیار کوچ کنیم! نکتهی دیگر اینکه اینترنت نقش به سزایی در آموزش دارد. آموزشهایی برای جلوگیری از ابتلا به بیماریها، سلامت بودن، ورزش و هزاران چیز دیگر.
فراوان می شد این لیست را ادامه داد و نوشت اما تا همین جا هم زیاد شد. تصمیم گرفتهام منابع را از نوشتههای وبلاگیام حذف کنم چون این مطالب با مقالههای علمی تفاوت دارند. برای صحت و سقمش به راحتی میتوانید TAB جدیدی کنار این وبلاگ باز و جستجو بفرمایید!
آرزوی قلبی من جمعیت کمتر و زندگی بهتر است تا جمعیت زیاد و رفاه کمتر. و ای کاش روزی نشود که بگوییم فرزند بیشتر زندگی کمتر!
بی نظیر بود